سلام علی ال یاسین---۳۸

سلام علی ال یاسین

شب جمعه ای که گذشت . شب وصال یار بود ...

برای امثال من . وصال یار . عشق ورزی ..... حتی میتونه نشستن توی صحن مسجد جمکران باشه . یکه و تنها . برای ساعتها ............

شب از نیمه م گذشته مسجد جمکران . پس از فراغی طولانی و جان گداز ... اکنون . وصالی شیرین و وصف ناپذیر .

میخوام تا اینجا نشستم بنویسم شکر .

سر در سجده ی شکر داشتم . خود به خود . یکی یکی به ذهنم جاری می شد ...

شکر .

درسته که دها امتحان سخت الهی رو پشت سر گذاشتم . ولی صدها درب رحمت الهی به رووم گشوده شد .

آشنایی و رفاقت با جماعتی که همین آشنایی باعث شد پام به جاهای نیک نیک دیگری باز بشه .

سفر به سرزمینی که سالها آرزوش به دلم مونده بود . اون هم با جماعتی که تعابیر خاص لابلای مباحث و گفتمانشون مطرح میشد .

.........و بسیار دیگر .

خداییش خیلی دربهای رحمت به رووم باز شد . توی همین محیط آزمون .

خدایا همین که شعور درک و دیدن این دربهای رحمت رو بهم عنایت فرمودی شکر . هزاران هزار هزار بار شکر .

کنارم بزرگی نشسته و با دلی شکسته با صدایی سرشار از عشق ال یاسین زم زمه میکنه ........

سلام علی ال یاسین .

و همیشه توکل بر خدا بوده و

امیدم به دستهای یاریگر شماست یا صاحب الزمان (عج)