سلام علی ال یاسین

سلام علی ال یاسین . اینجا محلیست برای درد و دل با ...

سلام علی ال یاسین

سلام علی ال یاسین . اینجا محلیست برای درد و دل با ...

سلام علی ال یاسین--- ۲

سلام علی ال یاسین .

آقای من مهدی موعود . آرزوی همه منتظران سلام .

سلام آقاجان . این روزها همه تلخ است و به یادماندنی . میدونم که بیاد ماندنیست ...............

این روزها معنی و مفهوم خیلی کلمات و سخنها و مفاهیم ناب در ذهنم بازسازی شده . اونقدر عمیق اثر گذار شدن که گاهی از این همه سطحی نگری خودم متعجب میمانم . اقاجون ...............

کمی قبل تر وقتی کسی به وبلاگم میومد و به بعضی نوشته هام ایراد میگرفت . یا میخندید و مسخره میکرد و میگفت که تو چقدر احمقانه و کورکورانه فکر میکنی و مینویسی........... برداشتم این بود که او خودش خیلی سطحی و کودکانه به یگانگی خدای محمد(ص) و به رسالت محمد(ص) و به امامت و ولایت 12 جانشین او ایمان آورده و بعدها در سنین جوانی که مورد سوال و پرسش قرار گرفته به خاطر کمبود و کسری و ضعفی که در پایه و اساس ایمانش وجود داشته خطش عوض شده .................

ولی حالا .............

ولی این روزها .........

ولی در تمام این ایام سخت و تلخی که دارم تجربش میکنم . گاهی در خلوت خودم و خدای ارحم الراحمین ازش میخوام . بهش التماس میکنم که من رو لحظه ای . آنی به خودم وا نگذاره ........ التماس میکنم که به بزرگی خودش من رو ببخشه و نگذاره این روزها که قدمهام لرزان و کلامم مقطع شده دست یاریگر حجت خودش رو از پشتم بر نداره ...............

که من ضعیفتر از اونی هستم که بتونم در این شرایط بی پشت و پناه و بدون توکل به او قدم بردارم ..........

و البته  آقای من . یا اباصالح المهدی . اقاجان خودت خوب میدونی که آدمی نبودم که به این حرفهای دلخوش کنک اطرافیانم بتونم دلخوش کنم .......... دهنم با این آبنبات چوبی ها شیرین نمیشه . اون روزهای اولی که ذهن همه بروبچ آشفته بود یکی از همین بروبچ یه نسخه از همین کتابها و جزوه های روانشناسی .و جلساتی که برای ایجاد اعتماد به نفس و انرژی درونی و یک سری از همین حرفها تجویز کرد که ............... دهن من یکی که شیرینی این دردودلکردنها رو چشیده بودم شیرین نمیکرد .

البته بعضی کتابهای معتبر رو گاهی میخونم ولی .........

ولی ...........

به امید دست یاریگر تو یا صاحب الزمان

سلام علی ال یاسین

سلام .....سلام آقاجان ........

مدت زیادیست در سکوت گذرانده ام ......

سنگ ناله می‌کند: رود، رود بی‌قرار
کوه گریه می‌کند: آبشار، آبشار!

آه سرد می‌کشد باد، باد داغدار
خاک می‌زند به سر، آسمان سوگوار

سرو از کمر خمید، لاله واژگون دمید
برگ و بار باغ ریخت، سبز سبز در بهار

ذره ذره آب شد، التهاب آفتاب
غرق پیچ‌وتاب شد، جست‌وجوی جویبار

در لبش ترانه‌ آب، از گدازه‌های درد
در دلش غمی مذاب، صخره صخره کوهوار

از سلاله‌ی سحاب، از تبار آفتاب
آتش زبان او، ذوالفقار آب‌دار

باورم نمی‌شود! کی کسی شنیده ‌است
زیر خاک گم شوند، قله‌های استوار؟

بی‌تو گر دمی زنم، هر دمی هزار غم
روی شانه‌ی دلم، هر غمی هزاربار

هر چه شعر گل کنم،‌ گوشه‌ی جمال تو!
هر چه نثر بشکفم، پیش پای تو نثار

 

آقاجون امشب قصد نوشتن نداشتم ولی .......... ولی ......

به خداوندی آن یکتای بیهمتا که نتونستم .....

نتونستم اسم حرم آقام امام رضا و نوای آشنای یه میهمان آقام امام رضا رو بشنوم و بی تفاوت بمونم .........

اقاجون اومدم امشب به خودتون التماس دعا بگم ....

بگم که این عزیز . این مهربانی که قلبی به پاکی قلب تمامی مادران عاشق داره مجروح شده ...مجروح ....... اومدم بگم آقاجان ......اقاجان این روزها بوی کوچه های بنی هاشم مشامهای تیز رو حساس کرده .....کم کم داره روزهای غمگین مدینه نزدیک میشه .....اقای من شما رو به سینه زخم خورده مادرتون فاطمه زهرا (س) .......

به خدا اقاجون دلم نمیاد حرفم رو تمام و کامل بنویسم .....این روزها معنی خیلی از کلمات برام عمیق تر شده ....... آقاجون .....شما رو به سینه مجروح مادرتون ................

التماس دعا ...........  

به امید دستهای یاریگر تو یا صاحب الزمان .