بسم الله النور
سلام علی ال یاسین
این جمعه هم سر آمد اما .........
آقاجان ...... مهدی فاطمه (عج) ... غروب شد ... غروب ... دوباره غروب جمعه شد .
آقاجان ... دلم تنگه . تنگه جمکران . دلم تنگ مدینه ست . آقاجان دلم سخت تنگ مسجد الحرام شده . دلم تنگ صحن مسجد الحرام شده . بشینم توی صحن . روی پله ها رو به قبله . رو به خانه خدا . روی پله ها رو به خانه خدا جوری که حجرالاسود و درب خانه خدا و مقام ابراهیم و هجر اسماعیل روبروم باشه ..........
بشینم رو به خانه خدا . و چشم بدوزم به جایگاهی که میگن همون جا می ایستی و از همونجا قیام جهانی خودت رو شروع میکنی ....... نشستن توی اون صحن دیگه حتی احتیاجی به هیچ زمزمه ای هم نداره . اونجا چشمهای آدم ضلال میشه . اصلا غسل میکنه ...... غسل میکنه برای دیدن رخسار یار ...........
آقاجان دلم تنگه ....... خیلی وقت آقاجون . خیلی وقته دورموندم از اون دیار .......
یوسف زهرا ...... این روزهابوی عطر یاس ....
آقاجون امسال ایام فاطمیه جور دیگه ای میگذره . سخت تر و متفاوت .
آقاجون امسال بعضی نوحه هایی که در ذکر مسیبتها خونده میشه . کلمه به کلمه یادآور صحنه ها و لحظاتیِ که بر نزدیکان خودم هم گذشته ........ نوحه هایی که طاقت یادآوری اونها رو هم ندارم .
آقاجون کاش ........
آقاجون اونقدر توی بعضی لحظه های سخت زندگی کوتاهی کردم . که شرمم میاد به درگاه الهی عرض تقاضای زیارت خانه خدا رو بکنم ......... آقاجان کاش شما ......... کاش شما اقای من . ........
آقاجان به خداوندی خدا که گاهی احساس میکنم دیگه دارم ........ احساس میکنم . کارم داره به جایی میکشه که راه برگشتی برام نیست .........
آقاجان . امیدم به هدایت ولایی شماست آقاجان .........
آقاجان گاهی زیارت ال یاسین رو کلمه به کلمه میخونم تا تا تکه تکه اعتقاداتم رو دوباره مرور کنم . دوباره به حقانیتشون اعتراف کنم . گاهی وقتی احساس میکنم داره فاصله ام با خدای مهربانی ها بیشتر از حدی میشه که من تحمل کنم . جامعه کبیره رو مرور میکنم تا با ذکر اسماء الهی روحم جلای دیگه ای بگیره ........ اقاجون ....... آقاجون دستم رو بگیر . مولا جان . دست همگیمون رو بگیر . آقاجان همگیمون محتاج دستهای یاریگر تو هستیم آقاجان ........
فاغث یا غیاث المستقیثین .........
به امید دستهای یاریگر تو یا صاحب الزمان